در هر نوع هواپیمای شکاری در نیروی هوایی، خلبانان باسواد زیادی بودند و هستند. از بین این خلبانان باسواد، خلبانان جسور و شجاعی هم یافت می‌شوند که هر دو فاکتور را در کنار هم دارند و از هر دو، به بهترین نحو برای انجام هر چه موفق‏تر مأموریت استفاده می‌کنند. در میان این خلبانان جسور، خلبانانی هستند که از جسارت بیش از حدی برخوردارند و در زمان جنگ، به اصطلاح، به هیچ مأموریتی «نه» نمی‌گفتند. وجود و حضور این افراد در بین خلبانان، به‌خصوص در بین خلبانان شکاری و شناسایی برون‌مرزی، حضور بسیار ارزشمند و مؤثری بود زیرا که آنها به‌علت داشتن شجاعت بسیار بالا، موتور محرک گردان‌ها و بهترین الگوی تشویق بقیه خلبان‌ها، به‌خصوص جوان‌ترها، برای مدیریت کردن ترس و شرکت فعالانه در پروازهای برون‌مرزی محسوب می‌شدند. شهید فریدون ذوالفقاری، از جمله این خلبانان ویژه بود که با تکیه بر دانش، استعداد، نبوغ و شجاعت، توانایی عملیاتی فوق‌العاده‌ای داشت و در پروازهای رزمی، در هر مأموریتی، بدون توجه به حساسیت ماموریت و خطر پدافند و شکاری رهگیرهای دشمن، فقط به انجام مأموریت فکر می‌کرد. جالب اینجاست که شهید ذوالفقاری، در خانواده ثروتمندی متولد شده و به اصطلاح، در ناز و نعمت بزرگ شده بود اما به‌هیچ‌وجه انسان نازپرورده و سست‌عنصری نبود. برعکس، در زمان عملیات، سربازی بسیار مصمم و قلدر بود. شهید ذوالفقاری، همان‌طور که انسانی مقتدر و مصمم بود، هم‌زمان مظهر ایثار، فداکاری، ازخودگذشتگی و پیشگامی نیز به‌حساب می‌آمد. ایشان، در «قائله سام-6» [بحرانی که این موشک زمین به هوا برای نیروی هوایی ارتش ایران به‌وجود آورده بود. مشروح این بحران را در کتاب «فرمانده گردان یازده» بخوانید.] وقتی دید تعدادی از همرزمان، از پرواز در ارتفاع بالا ترسیده‌اند، گفت: «بچه‌ها! در مورد سام‌های ۲ و ۳ و ۴ مشکلی نیست و تهدید به‌حساب نمی‌یان. مشکل اصلی ما سام-۶ هست! به یاری خدا، فردا اولین پرواز عکسبرداری رو خودم انجام می‌دم! اولین فروند که ما باشیم، می‌ره و با رادیو، تمام اتفاقات را گزارش می‌کنه. اگر هواپیما رو با سام-۶ زدن، بقیه پرواز نمی‌کنن. اگر هم اتفاقی نیفتاد، هر کدوم از شماها، سراغ منطقه‌ای که برنامه‌ریزی شده، پرواز می‌کنین. برای این کار، من خودم، اولین هواپیما رو می‌برم روی سر دشمن!»